روزنامه 8 صبح*: با ذهن عقب مانده نمي توان به پيشرفت اقتصادي رسيد / پيام هفته - 584

ساخت وبلاگ

پرسش: ... از لحاظ موفقیت اقتصادی و توسعه‌ای بهترین کشور از نظرشما کدام کشور است؟

پاسخِ پروفسور میلتون فریدمن، برنده جایزه نوبل اقتصاد:

بهترین کشور در این زمینه تایوان است، چرا که این کشور منابع طبیعی ندارد و همچنین همه اراضی‌اش سنگلاخی است و قابل استفاده برای کشت و زراعت نیست و نیز این کشور از هر طرف محاط به بحری است که از چهار طرف امواج توفان را به سوی آن روانه می‌کند. تایوان نیازمند وارد کردن همه چیز از بیرون است، حتا برای ماسه و ریگ هم مجبور است به کشورهای دیگر متوسل شود و از آن‌ها ریگ و ماسه وارد کند. با وجود این، شگفتی‌آور است که کشوری با این‌همه چالش‌ توان‌آزما و طاقت‌شکن، چهارمین ذخیره احتیاطی مالی را در سطح جهان دارا‌ست.

رمز پیروزی چشم‌گیر تایوان در این است که اتکای اصلی این کشور بر ظرفیت و نیروی کار و ابتکار فرزندانش، به جای جست‌وجوی معادن و ثروت‌های طبیعی، بوده است. انسان یگانه نیرویی است که تمام نمی‌شود و تجدیدپذیر است.

افغانستان از نظر ثروت‌های طبیعی از جمله کشورهای غنی به شمار می‌رود. گفته می‌شود این کشور حدود یک تریلیون دالر ذخایر منابع طبیعی دارد. در طول سال‌ها پیوسته این سخن را تکرار کرده‌اند که اگر حکومت‌های افغانستان قادر شوند این ذخایر را استخراج و پول آن را صرف تقویت اقتصاد کنند، اقتصاد افغانستان به‌سرعت بهبود می‌یابد و رفاه و آسایش شامل حال شهروندان این کشور می‌شود و کشور با شتاب فوق‌العاده به کاروان توسعه می‌پیوندد و به کشوری مهم و تأثیرگذار در جهان تبدیل می‌شود.

طبعاً از شهروندان عادی که با درک پیچیده‌گی‌های دنیای اقتصاد و پیش‌نیازهای توسعه آشنایی ندارند، انتظار نمی‌رود در این زمینه سخن علمی بزنند و دیدگاه جامع و بی‌عیب و علت ارایه کنند، اما عجیب این است که کارشناسان وطنی عرصه توسعه و اقتصاد نیز گاهی به این باور دامن می‌زنند که استخراج ذخایر طبیعی و استفاده از آن‌ها شبیه معجزه عمل می‌کند و ممکن است در طی چند سال، وضع اقتصاد و سطح رفاه را در کشور بالا ببرد. طالبان هم بر‌اساس همین تصور عام، از زمان قدرت‌گیری دوباره، توجه اصلی خود را معطوف به استخراج معادن ساخته‌اند و در این زمینه با شرکت‌های مختلف خارجی قرارداد بسته‌اند.

قطعاً در شرایطی که شفافیت در عمل‌کرد طالبان وجود ندارد، معلوم نیست پول‌هایی که از این بابت به دست می‌آید، چگونه و در کجا هزینه می‌شود. چندی قبل، موسسه جورج دبلیو بوش ادعا کرد که طالبان در همکاری با کشورهایی همچون چین، ایران و روسیه سرگرم غارت معادن افغانستان هستند. قطع نظر از این‌که طالبان چه بلایی بر سر معادن و ذخایر طبیعی افغانستان می‌آورند، لازم است به این سوال پاسخ داده شود که آیا واقعاً استفاده از ذخایر طبیعی افغانستان، نقش تعیین‌کننده در بهبود اقتصاد کشور دارد و می‌تواند در امر توسعه، یاری‌رسان باشد؟

مهم‌ترین نکته در این زمینه این است که داشتن منابع و ذخایر طبیعی به تنهایی نمی‌تواند تحولی جدی در اقتصاد یک کشور ایجاد کند. همین حالا نمونه‌هایی از کشورهایی را داریم که از نظر ذخایر طبیعی به‌مراتب ثروت‌مندتر از افغانستان هستند، اما نظر به فساد و بی‌کفایتی مسوولان و برخورد مافیایی کارگزاران با ثروت‌های خدادادی، وجود ثروت‌های طبیعی کمک چندانی به حال آنان نکرده، بلکه مشکلات عدیده دیگر را سبب شده است.

در عوض، کشورهای بسیار پیش‌رفته در جهان وجود دارند که از نظر منابع طبیعی در فقر مطلق به سر می‌برند، اما مدیران این کشورها با تدبیر علمی و سنجش عقلانی توانسته‌اند راه‌هایی را پیدا کنند تا نه‌تنها فقر مطلق از نظر منابع طبیعی کشور خود را جبران کنند، بلکه از نظر صنعت و توسعه خود را به بالاترین مدارج برسانند. نکته مرکزی این است که پیش‌رفت و ترقی از یک ‌سو وابسته به تحول و پیش‌رفت در عرصه‌های دیگر زنده‌گی است و از طرف دیگر به عقلانیت علمی مسوولان امور و درک درست آن‌ها از پیچیده‌گی‌ها و زیر‌و‌بم‌های مناسبات اقتصادی نیز بسته‌گی دارد.

بد نیست به این مناسبت به نوشته میلتون فریدمن، برنده جایزه نوبل اقتصاد و از رهبران مکتب اقتصادی شیکاگو، اشاره کنیم. او در روزنامه نیویورک تایمز مقاله‌ای منتشر کرده در پاسخ به این سوال که از لحاظ موفقیت اقتصادی و توسعه‌ای بهترین کشور از نظر او کدام کشور است. از نظر او، بهترین کشور در این زمینه تایوان است، چرا که این کشور منابع طبیعی ندارد و همچنین همه اراضی‌اش سنگلاخی است و قابل استفاده برای کشت و زراعت نیست و نیز این کشور از هر طرف محاط به بحری است که از چهار طرف امواج توفان را به سوی آن روانه می‌کند. تایوان نیازمند وارد کردن همه چیز از بیرون است، حتا برای ماسه و ریگ هم مجبور است به کشورهای دیگر متوسل شود و از آن‌ها ریگ و ماسه وارد کند. با وجود این، شگفتی‌آور است که کشوری با این‌همه چالش‌ توان‌آزما و طاقت‌شکن، چهارمین ذخیره احتیاطی مالی را در سطح جهان دارا‌ست.

به نوشته فریدمن، رمز پیروزی چشم‌گیر تایوان در این است که اتکای اصلی این کشور بر ظرفیت و نیروی کار و ابتکار فرزندانش، به جای جست‌وجوی معادن و ثروت‌های طبیعی، بوده است. انسان یگانه نیرویی است که تمام نمی‌شود و تجدیدپذیر است.

یکی از نکات طلایی در سخنان میلتون فریدمن در نوشته‌ای که در روزنامه نیویورک تایمز نگاشته این است که پیش‌رفت کشورها را در قرن بیست‌و‌یکم با این معیار می‌توان سنجید که دیده شود در این کشورها تا چه حدی روی تربیت آموزگار موفق و همچنین آموزش و پرورش مفید فرزندان و تقویت پشت‌کار و جدیت در آن‌ها و نیز تدارک نظام آموزشی مناسب، سرمایه‌گذاری صورت می‌گیرد.

نتایجی که از طریق آموزش و تحصیل به دست می‌آید، میزان قدرت و ثروت ملت‌ها را معین می‌کند و نه پولی که از راه فروش ذخایر طبیعی و نفت و الماس و طلا حاصل می‌شود.

فریدمن در پایان این نوشتار می‌نویسد: «اتفاق خوب است که یک کشور دارای نفت و گاز و الماس باشد، اما اگر این ثروت‌ها به شیوه درست مدیریت نشود یا به منظور توسعه دانش و مهارت‌های شهروندان آن کشور هزینه نشود، چندان سودی در پی نخواهد داشت.»

غرض از نقل قول از یکی از شاخص‌ترین اقتصاد‌دانان در عصر حاضر، روشن شدن این نکته است که برعکس تبلیغاتی که طالبان راه انداخته‌اند، راه حل برای زدودن فقر و تولید ثروت برای یک کشور، داشتن منابع طبیعی و ثروت‌های زیرزمینی نیست.

رهایی از فقر و فاقه، نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و علمی در درازمدت است. حکومتی که با سیاست‌های غلط خود، زمینه را برای فرار نیروی جوان و متخصص به کشورهای دیگر مساعد می‌کند، به هیچ وجه نباید منتظر روی دادن معجزه باشد.

رژیمی که در عمل به تاراندن شهروندانش سرگرم است و با وضع محدودیت‌های نفس‌گیر، آنان را راهی کشورهای بیگانه می‌کند، اگر تصور کند با استخراج و فروش منابع زیرزمینی می‌تواند به تقویت اقتصاد کمک برساند، مرتکب اشتباه مرگ‌بار شده است.

در سایه رژیم طالبان، آموزش و پرورش در بدترین وضع که آن را می‌توان حالت احتضار گفت، قرار دارد. این رژیم علاوه بر این‌که نیمی از نفوس جامعه را از دست‌یابی به سواد کافی محروم کرده، با ایدیولوژیک کردن نظام آموزشی، فضا را برای دسترسی به آموزش مدرن و مفید به‌شدت محدود ساخته و بسیاری از دانش‌آموزان و دانشجویان مذکر را از ادامه آموزش و تحصیل بازداشته است.

طالبان وقتی سخن از ضرورت بهبود وضع اقتصاد کشور سخن می‌زنند، آشکارا دروغ می‌گویند.

شما چه‌طور می‌توانید با به‌کارگیری آموزه‌های قرون وسطایی و وضع محدودیت بر مردان و زنان و محروم ساختن آنان از آگاهی‌یابی از آخرین دستاوردهای بشری در عرصه‌های گوناگون، اقتصاد یک کشور را در وضع بهتری قرار دهید!

گذشته از این‌ها، نبود مکانیسم شفاف در زمینه استخراج و استفاده از منابع زیرزمینی و فقدان نهادهایی که بر نحوه هزینه پول‌های به دست آمده نظارت کند، مهم‌ترین مانع فرا‌راه استفاده درست و معقول از پول‌های به دست آمده از منابع یادشده به حساب می‌آید. نیجیریه یکی از کشورهایی است که دارای منابع سرشار نفتی است و نیز زمین پهناور حاصل‌خیز دارد، اما در عمل، ثروت‌های طبیعی نه‌تنها نتوانسته این کشور را از فقر و فلاکت نجات دهد، بلکه به تقویت اقتصاد مافیایی و فساد وحشت‌ناک اداری در سطوح مختلف دولتی منجر شده و همچنین به نحوی از انحا حضور ملیشه‌های تبهکار را در این کشور افزایش داده است.

به قول نویسنده‌گان کتاب «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند»، عقب‌ماندگی و پیش‌رفت اقتصادی کشورها در قدم اول در گرو حضور قدرت‌مند نهادهای هم‌افزاست. این در حالی است که طالبان با انحصار قدرت و مخالفت سرسخت با نهادهای دموکراتیک، به تضعیف و حتي نابودی نهادهایی که در گذشته فعالیت هاي نیم‌بند داشتند، همت گماشته‌است.

بر‌اساس گزارش نهادهای معتبر بین‌المللی، طالبان تا کنون از بابت استخراج و فروش ثروت‌های طبیعی افغانستان، میلیاردها دالر عاید به دست آورده‌است. با وجود این، هنوز هیچ تغییر محسوسی در وضع اقتصاد شهروندان به وجود نیامده است. اگر کمک‌هایی که امریکا و متحدانش به‌صورت هفته‌وار به افغانستان می‌فرستند نباشد، به احتمال زیاد اقتصاد به‌شدت ضعیف کشور به‌سرعت فرو‌ می‌پاشد.

همین اکنون بیش از نیمی از جمعیت افغانستان وابسته به کمک‌های خارجیمي باشد و اگر این کمک‌ها صورت نگیرد، فاجعه‌ای انسانی رخ خواهد داد و شاید بعضی اشخاص از گرسنه‌گی تلف شوند. از قراین پیداست که طالبان از طریق فروش معادن و ذخایر زیرزمینی، به تقویت و تجهیز هرچه بیش‌تر نیروهای جنگی خود می‌پردازند و همچنین از این پول‌ها برای مصارف شخصی خود استفاده می‌کنند.

برخورد طالبان با ثروتی که از طریق فروش ذخایر زیرزمینی یا از راه‌های دیگر به دست می‌آورند، شبیه این است که غنیمتی جنگی را در جنگ‌های قرون وسطا به چنگ آورده‌اند و از این‌ رو خود را ملزم به پاسخگویی نمی‌دانند.

بی‌مناسبت نیست که در ادبیات این گروه، تصرف شهرهای گوناگون کشور را «فتح» می‌نامند و از همان اصطلاحاتی استفاده می‌کنند که در تعریف مناسبات بین امپراتوری‌ها در قرون وسطا رایج بوده است. طالبان با حکمرانی مدرن بیگانه هستند و با برخورد قرون وسطایی با سرمایه‌های ملی، شانس پیش‌رفت اقتصادی و توسعه انسانی در کشور را بیش‌تر از پیش کاهش می‌دهند.

آن‌ها که تازه از کوه‌ها و روستاها به شهرها سرازیر شده‌اند و از سازوکار پیچیده اقتصاد سر درنمی‌آورند، گمان می‌کنند که با جمع‌آوری عشر و زکات و مالیات و اضافه‌ستانی از مردم می‌توان به شکوفایی اقتصادی دست یافت، حال آن‌که این کارها در زمان و مکان نامناسب نه‌تنها به بهبود اقتصاد یاری نمی‌رساند، بلکه به‌شدت به آن لطمه می‌زند. پیش‌رفت اقتصادی به برنامه‌ای همه‌جانبه و تحول و ترقی در زمینه‌های دیگر نیازمند است. یکی از کارهایی که پیش‌نیاز تحول اقتصادی است، شکوفا شدن نیروی خلاق در همه ي عرصه‌هاست.

منبع: روزنامه 8 صبح، 4 ارديبهشت 1403

https://8am.media/fa/economic-progress-cannot-be-achieved-with-a-backward-mind/

------------------------------

پوشه هاي مربوطه در آرشيو موضوعي وبلاگ شکوفه هاي نو:

http://hasanzadeh-mansour.blogfa.com/category/5

---------------------------------

---------------------------------

http://hasanzadeh-mansour.blogfa.com/category/42

----------------------------

http://hasanzadeh-mansour.blogfa.com/author/sara

------------------------------

___________________________

* - آشنائي با روزنامه 8 صبح:

روزنامه ۸ صبح، نام روزنامهٔ صبح چاپ کابل پایتخت افغانستان است که با صاحب امتیازی سنجر سهیل و مسئولیت محمد محق منتشر می‌شود. ۸ صبح یکی از پر مخاطب‌ ترین روزنامه‌های افغانستان است که تا اکنون جوایز بین‌المللی متعددی را نیز دریافت کرده است. پس از سقوط افغانستان به دست طالبان روند چاپ این روزنامه متوقف شد اما این روزنامه به صورت آنلاین فعالیت خود را دوام می‌دهد.

تاریخچه

۸ صبح در یکم جوزا (خرداد) ۱۳۸۶ - ۲۳ می‌ ۲۰۰۷ در شهر کابل پایتخت افغانستان به فعالیت آغاز کرد. این روزنامه برخلاف سایر روزنامه‌های افغانستان در دَه شهر افغانستان به صورت هم‌زمان چاپ و توزیع می‌شود. روزنامه ۸ صبح در حال حاضر در ولایت‌/اُستان‌های کابل، هرات، ننگرهار، بلخ و کندز به صورت هم‌زمان چاپ می‌شود و در ولایت‌های بدخشان، تخار، بغلان، غزنی و بامیان به صورت هم‌زمان و همه روزه پخش می‌گردد. در حال حاضر روزنامه ۸ صبح پُرتیراژترین روزنامه افغانستان می‌باشد. روزنامه ۸ صبح، با قرار دادن اصل «بی طرفی و ارائه اطلاعات قابل اعتماد» در سرخط اصول کاری اش به کار ادامه می‌دهد. ۸ صبح تأکید دارد که با اصول روزنامه‌نگاری مدرن به کار خود ادامه خواهد داد.

مرام نشراتی

بنا بر ادعای مسوولین این روزنامه، با انتخاب نام این روزنامه کوشش شده‌است تا روند تازه‌ای درنامگذاری نشریات افغانستان آغاز یابد. در معرفی‌نامه این روزنامه آمده‌است: "مشخصه "هشت صبح" اصلاح‌گری خواهد بود و با احترام به آزادی و با درک محدودیت‌های زمانی و سیاسی به نشر آن دسته از مطالب سیاسی نخواهد پرداخت که با دست آویز قرار دادن مذهب، زبان و قوم، به شکل آشکار باعث حساسیت، نفاق، خشونت و تشنج می‌شود." قسیم اخگر مدیر مسوول روزنامه ۸ صبح و صاحب نظر افغانستانی می‌گوید:" ۸ صبح نشریه‌ای است که صدا، اندیشه و تفکر خاص خودش را دارد، ۸ صبح تمرین یک‌سلسله ارزش‌های دموکراتیک است .این نشریه میزخطابه‌ای برای اندیشه‌های واپس گرایانه در اشکال گوناگون آن نخواهد شد. بلکه برای این نشریه آزادی ارزش‌ها دموکراتیک؛ مِن جمله ارزش‌های حقوق بشری اهمیت خاص خود را دارد."

در بخش دیگری از معرفی نامهٔ این روزنامه آمده‌است "زبان روزنامه‌ی"۸صبح" از معیارهای روزنامه‌نگاری معاصر پیروی خواهد کرد و در نگارش مطالب از کوتاه‌نویسی استفاده خواهد شد. نوشتار روان، فاقد پیچیدگی‌های منطقی و معنایی، رعایت اصول نگارش و نقطه گذاری، خلاصه‌نویسی و… ویژگی‌های زبانی روزنامه‌ی"۸صبح" خواهند بود."

عده‌ای می‌گویند:" انتخاب نام "۸ صبح" برای یک روزنامه و هم شیوه صفحه آرایی آن، برخورد به نسبت نوترِ دست اندرکارانِ این نشریه را با موضوع روزنامه‌نگاری نشان می‌دهد."

تفاوت با دیگر نشریات

مسئولین این روزنامه قول داده‌اند تا براساس نام نشریه شان همه روزه این روزنامه، ساعت ۸ صبح در دسترس علاقه مندان آن قرار داشته باشد. ۸ صبح زبان نوشتاری ویژه خود را دارد و از واژه‌ها و جمله‌های عربی استفاده نمی‌کند. سرمقاله خود را با نام زنگ اول منتشر می‌کند و رویدادهای روز، سیاست، حقوق بشر، اجتماع، اقتصاد، اندیشه، جهان و ورزش محتویات صفحه‌های درونی آن‌را تشکیل می‌دهد. مسئولان روزنامه ۸ صبح می‌گویند "ارزش محتوایی و شیوه نگارش" مطالبی که در این روزنامه چاپ می‌شود، تفاوت این روزنامه را با سایر نشریاتی که در کابل چاپ می‌شوند، نمایان خواهد ساخت.

سیاست‌ها

نوشته‌های روزنامه ۸ صبح بیشتر مسایل حقوق بشری و شیوه‌های نوین سیاست‌مداری را منعکس می‌سازد. در عین زمان ۸صبح از محدود نشریات داخلی افغانستان که برای بار نخست مسایل بین‌المللی را به گونه ژرف بررسی کرده و همه روزه مقالات، تحلیل‌ها و گزارش‌های در زمینه مسایل بین‌المللی حاد که اوضاع جهان و افغانستان را متأثر می‌سازد، در این روزنامه به نشر می‌رسد. ۸ صبح هم چنان تحلیل‌های جامعی را در ارتباط به اوضاع کشورهای جهان و منطقه که افغانستان با آن کشورها روابط نزدیک تجاری، سیاسی و فرهنگی دارد، منعکس کرده و تلاش می‌کند که آگاهی سیاست‌مداران و مخاطبان افغانستانی را در ارتباط به اوضاع بین‌المللی بالا ببرد. به نظر می‌رسد ۸ صبح در سیاست بیرونی خود از منتقدین سیاست‌های ایران در قبال جهان و مهاجرین افغانستانی در ایران است. در همین حال ۸ صبح از سیاست بین‌المللی که اوضاعِ بخشی از جهان را به صورت کل و اوضاع منطقه را به صورت ویژه زیر تأثیر قرار می‌دهد، انتقاد کرده و نسبت به پیامدهای منفی و مثبت آن هشدار می‌دهد.

روزنامه برقی (الکترونیکی)

۸ صبح از محدود روزنامه‌های افغانستان است که هم‌زمان در اینترنت نیز منتشر می‌شود. مسئولین این روزنامه از شماره هشتاد و ششم دوشنبه ۱۲ سنبله/شهریور ۱۳۸۶ آغاز به چاپ نوشته‌های خود در اینترنت کردند. سایت روزنامهٔ ۸ صبح یکی از فعال‌ترین سایت‌های رسانه‌های افغانستان است.

منبع: ويکي پديا، دانشنامه ي آزاد

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D8%B4%D8%AA_%D8%B5%D8%A8%D8%AD

----------------------

Shekoofehayenow شکوفه های نو...
ما را در سایت Shekoofehayenow شکوفه های نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hasanzadeh-mansoura بازدید : 5 تاريخ : پنجشنبه 20 ارديبهشت 1403 ساعت: 16:15