تعریف تو از عَقل همان بود که بایدعَقلی که نمیخواست سر عَقل بیایدیک عمر کشیدی نفس اما نکشیدیآهی که از آیینه، غُباری بزدایداز گریه بر خویشتن و خنده دشمنجانکاهتر، آهی است که از دوست برآیدکوری که زمین خورد و مَنَش دست گرفتمدر فکر چراغی است که از من بِرُبایدبا آن که مرا از دل خود راند، بگوییدملکی که در آن ظلم شود، دیر نپایدسُراينده: فاضل نظري*منبع: عصر ايران ---- asriran.com/003eMe ---- کد خبر ۸۷۰۱۴۸ ---- تاریخ انتشار: ۰۰:۱۶ - ۲۵-۰۹-۱۴۰۱ -----------------------پوشه هاي مربوطه در آرشيو موضوعي وبلاگ شکوفه هاي نوhttp://hasanzadeh-mansour.blogfa.com/category/5----------------------------------http://hasanzadeh-mansour.blogfa.com/category/45-----------------------------* - ابوالفضل نظری متخلص به فاضل نظری[۲] (زادهٔ ۱۰ شهریور ۱۳۵۸) شاعر ایرانی و مدرس دانشگاه است.[۳] او یکی از نویسندگان پرتیراژترین کتابهای شعر در دههٔ نود بوده است.زندگينامه ي کامل از ويکي پديا، دانشنامه ي آزاد:https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D8%B6%D9%84_%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C----------------------------http://hasanzadeh-mansour.blogfa.com/author/melodi + ارائه : شنبه چهارم آذر ۱۴۰۲ ساعت 0:55 توسط مهربانو ملودي مهرورز | بخوانید, ...ادامه مطلب