Shekoofehayenow شکوفه های نو

متن مرتبط با «ثبات» در سایت Shekoofehayenow شکوفه های نو نوشته شده است

«اقتدار»، مبناي دولت با ثبات / ملودي - 29

  • عصر ایران - "اقتدار" در واقع "قدرت مشروع و مقبول" است و با "قدرت محض و عریان" فرق دارد. فرد واجد قدرت، اگر قدرتش مقبول دیگران باشد، دارای اقتدار است و برای به کرسی نشاندن حرفش، نیازی به استفاده از زور ندارد. در غیر این صورت، باید به زور متوسل شود.به عبارت دیگر، هر گاه اطاعت مردم از حاکم با توسل به زور محقق شود، حاکم فاقد اقتدار است. اما اگر مردم با رضایت از حکومت اطاعت کنند، حکومت واجد اقتدار است.قدرت پدر در خانواده را مصداق اقتدار می‌دانند چراکه این قدرت به دلایل گوناگون برای فرزندان پذیرفتنی است.-----------------* معنی "قدرت" را اینجا بخوانید---------------در عرصۀ دولت، قدرت با تکیه بر قانون یا سنت یا مذهب یا قرارداد اجتماعی به اقتدار تبدیل می‌شود. در صدر اسلام، قدرت خلفای راشدین مبتنی و متکی به کتاب و سنت بود. هم از این رو آن‌ها حاکمانی واجد اقتدار بودند و حکمشان بی جنگ و جدال مطاع بود. اما تقریبا پس از خلفای راشدین تا ظهور سلسلۀ عباسیان، خلفای جهان اسلام فاقد اقتدار بودند و حکمشان با تکیه بر زور و قدرت عریان به کرسی می‌نشست.البته در جهان قدیم ایدۀ "الحق لمن غلب"، در بسیاری از موارد، مبنای مشروعیت و اقتدار کسی می‌شد که صرفا با قدرت نظامی به حاکمیت رسیده بود. اما این ایده همیشه هم نافذ نمی‌افتاد. یعنی گاه حق حکمرانی فرد "غالب"، تحت هیچ شرایطی پذیرفته نمی‌شد.  در حکومت‌های دموکراتیک کنونی، قدرتی که مبتنی بر رضایت و حق حاکمیت مردم تلقی شود، اقتدار به شمار می‌رود.اقتدار محدودتر از قدرت است. قانون و سنت و مذهب پشتوانه‌های اقتدارند و حاکم واجد اقتدار نمی‌تواند این مبانی را در حکمرانی‌اش نادیده بگیرد. اما حاک, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها